مگه من میزارم مادر جون ابلیمو بگیره

مگه من شیطون بلا میزارم مادر جونم ابلیمو بگیره اول رفتم روشون نشستم بعد کمی اینجوری برام تکراری شد همشو ریختم رو زمین

اولین تولد مامان در کنار من

10دی بود ما 3تایی رفتیم کیک واسه تولد مامان خریدیم وسایل پیتزا هم خریدیم مهمونامون هم خاله معصومه با علی جونمادر جونیناحمیده جون و سعید جون بودنسام عشق مامان با بودنش کنارم بهترین هدیه ی تولدم بود

سام شبیه بابابزرگ میشه.کچلی های سام

وقتی داشتیم موهای سامو میزدیم یهو به فکرم رسید اگه الان براش یه سیبیل بزاریم میشه شبیه بابا بزرگ که اتفاقا جالب هم شد.
  ادامه مطلب ...